احمد دیدات یکی از چهره های فراملی آفریقای جنوبی است که از هند به آن کشور مهاجرت کرده است که با تلاش و ممارست در مطالعات مسیحی و اناجیل اربعه مسلط شد و با شیوه «دفاعیت عقلانی دینی از طریق مباحثه1 » به انتقاد از مسیحیت و دفاع از اسلام پرداخته است2 . شهرت احمد دیدات، نه به علت تسلطش به مبانی اسلامی، که بعلت تسلطش بر اناجیل اربعه و مسیحیت میباشد. احمد دیدات را پیشتاز عرصه گفتگوی درون-مذهبی با مسیحیت میدانند که در این شیوه، احمد دیدات با استفاده از
❆ حسن(ع):نام حسن پر از فیض خداستحسن در مـذهـبم آب بقاستاینکه گویم نه غلو باشد، نهدل ما در به درِ مجتبی است ❆ خون حسین(ع):«مابینِ زمین و آسمان می خواند»سجاد به تب و چشمِ گریان می خواندای خلقِ خدا خون حسین می جوشدزینب چه حزین برادر جان، می خواند. ❆ لاله ها:سلام اللهَ بر هر چشمی که تر شد! بر آن یادی که با حسین به سر شد!ز داغ لاله های طه و یاسیندلش غمگین و جانش شعله ور شد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#دوبیتی_مذهبی
1- شکستن نمازهای مستحبی حتی از روی اختیار جایز است.
2- زیاد کردن رکن (مانند رکوع) از روی سهو نمازهای مستحبی را باطل نمی کند.
3- در نماز مستحب شک میان رکعت اول و دوم، نماز را باطل نمی کند و نمازگزار می توان بنا بر هر کدام بگذارد.
4- نمازهای نافله را می شود نشسته خواند، ولی بهتر است که دو رکعت نماز نافله نشسته را یک رکعت حساب کند.
5- اگر نماز مستحب را کسی در وقتش نتوانست بخواند قضای آن را می تواند انجام دهد. طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و م
هر آن چه که خداوند بزرگ مقدر میفرماید، هیچ بندهای را توان تفسیر آن نیست و بر آن چه که حکمت متعالیهاش تعلق میگیرد، هیچ کس را جرأت تعبیر و تعدیل نمیباشد لذا بر آن چه که میدهد شاکریم و بر ندادههایش صبر میکنیم چه سخت است باور نبودنش و قبول ندیدنش
با نهایت تاسف به اطلاع دوستان و آشنایان می رساند
مراسم تشییع و تدفین حاج محمد حسین جعفری فردا جمعه 5/7/98 ساعت 9 صبح روستای اسفاد می باشد
مرگ دارد قرآن می خواند
مرگ در دشت شقایق خفته
مرگ پ
الان وقت عزاداریست
باید گریست
ضجه زد و مویه کرد...
برای این قلبهایی که نمیخواهد این غم را باور کرد باید روضه خواند..
باید نشست قران خواند و مرور کرد تمام باورهایمان را که خون شهید بی اثر نیست
باور کرد که ما مردهایم و او زنده تر از همهی ماست...
.
کاش ماهم قدر شما مفید باشیم برای این انقلاب...
قربانی بر ایوان می خواند : روزگار غریبی ست نازنین
از زبان شاملو می گفت..
" دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم ... "
هق هق گریه سر دادم در کنار پدرم.نگاه عجیبش قابل لمس بود.
خواند: دار و ندار من و دل سوخته در آتش درد
من حس آوار را بار ها لمس کرده ام. نمی دانم آن هایی که در پلاسکو سوختند و به لقای عاشق حقیقی رسیدند، چه حسی داشتند، اما در سوختن من همیشه سکونی مثل شمع بوده، همچو شمع سوخته ام و شاید فقط سوختنم جایی را روشن کرده باشد، همچو شمع!!!
ن
شهر سوال ـ در رکعت سوم وچهارم، می توان بجای تسبیحات اربعه، حمد خواند. حال اگر در رکعت سوم یا چهارم می خواستید حمد بخوانید تسبیحات به زبانتان آمد، یا می خواستید تسبیحات بخوانید حمد به زبانتان آمد باید آن را رها کنید و دوباره حمد یا تسبیحات را که قصد کرده اید، بخوانید ولی اگر هر دو درنیّت شما بوده است هر کدام به زبانتان آید، کافی است
بخش نماز شهر سوال بر بال اندیشه ها
ادامه مطلب
ابرهای بی شماری درونم می گریند ... و من با دست خطی اندوه بار می نگارم قامت الف هایم خمیده , طوفان اشک نقطه ها را برده و در این حال چه می توان خواند از نوشته هایی که فقط نگارنده می فهمد کجای کلماتش درد دارند ??? #الهام_ملک_محمدی
مادر بزرگوار فرمانده نابغه شهید مرتضی حسین پور :
همیشه نمازش را سر وقت می خواند.
یک بار نشد به او بگویم مرتضی بلند شو نماز بخوان!
اصلا نفهمیدیم کِی به سن تکلیف رسید.
از چهار ، پنج سال قبل از سن تکلیف همه ی نمازهایش را می خواند و روزه هایش را می گرفت. سنّش که بالاتر رفت ، نماز شب هم می خواند. نیمه شب بلند می شد و با خدا مناجات می کرد. جوانی اش را این طور شروع کرد.!
@Agamahmoodreza
مدیران موفق صبح ها زود از خواب بیدار می شود. من مدیر موفقی بودم، آن روز اما کمی خواب ماندم. چشم هایم را میمالیدم و کورمال کورمال با خمیازه های کشدار سعی میکردم راهم را از تخت به سوی آشپزخانه پیدا کنم تا سریعتر صبحانه بخورم و به سمت شرکت حرکت کنم. سال ها تجربهی زندگی مجردی به من آموخته بود که تنهایی صبحانه خوردن دردناک است. شاید عحیب به نظر بیاید. تلویزیون را روشن کردم تا با اخبارگو صبحانهای صرف کنم او برایم خبر بخواند و من تحلیل هایم را از
لینک دانلود این پایان نامه ها (پایان نامه در مورد امزاج اربعه)
This site can’t be reached
full-thesis.com took too long to respond.
Try:
Checking the connection
Checking the proxy and the firewall
Running Windows Network Diagnostics
ERR_CONNECTION_TIMED_OUTمطالب دیگر:
پایان نامه : روابط بین المللی
رشته حقوق-دانلود پایان نامه درباره ورشکستگی
این کتابها عبارتند از:
1) الکافی فی اصول الدین، محمد بن یعقوب کلینی رازی بغدادی (329 هـ/941 م).
2) من لایحضره الفقیه، محمد بن بابویه رازی قمی مشهور به «شیخ صدوق» (386 هـ/978م)
3) تهذیب الاحکام، محمد بن حسن طوسی مشهور به «شیخ الطائفه» (395هـ/1067م)
4) الاستبصار، محمد بن حسن طوسی مشهور به «شیخ الطائفه» (395هـ/1067م)
از ابوالفضل بیهقی نقل است که هیچ کتابی نیست که به یکبار خواندن نیارزد یا هر کتابی به یکبار خواندن میارزد. اما همه ما به تجربه دریافتهایم که بسیاری از کتابها به یکبار خواندن نمیارزد حتی برخی کتابها ارزش ورق زدن هم ندارند. در شرایط بالعکس برخی کتابها هم هستند که همیشه و همه وقت میتوان و باید آنها را خواند. ارزش این کتابها اگر با تکرار خواندن افزوده نشود، کاسته هم نمیشود.
امروز ما با پدیدهای به نام انفجار مطبوعات و اطلاعات روب
BluRay,Sita Sings the Blues 2008,x265 HEVC,دانلود Sita Sings the Blues 2008 720p,دانلود انیمیشن Sita Sings the Blues 2008,دانلود انیمیشن Sita Sings the Blues با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشن با حجم کم,دانلود انیمیشن سیتا بلوز می خواند Sita Sings the Blues 2008,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود مستقیم انیمیشن Sita Sings the Blues 2008,زبان اصلی,سیتا بلوز می خواند,کیفیت بلوری,
ادامه مطلب
وی در سال ۱۳۱۳ در بنهنگ از توابع شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه آن شهر شد و پس از ۸ سال تحصیل در سال ۱۳۳۲ در ایام سقوط مصدق و برگشتن محمدرضا پهلوی از عراق و کودتای ۲۸ مرداد، به حوزه مشهد آمد.
حاشیه ملاعبدالله را نزد «محمد امین راشد» فراگرفت. بخشی از مباحث معانی بیان کتاب مطول را پیش «عبدالله امامی»[۱] و مغنی را هم نزد «سید محمدباقر طباطبایی» خواند.[۲]
مطول را پیش ادیب نیشابوری تمام کرد. از جمله اساتیدش میتوان به ه
نحوه ی جدا شدن انسانها از همدیگر با «امر» است. با قانون است؛ با امر و نهی است که خداوند برای ما دین فرستاده است.
دین، دو خاصیت دارد:یک خاصیتش این است که:انسانها را از همدیگر جدا میکند؛ سعید را از شقی جدا میکند.
یک خاصیتش این است که انسانها را در همان جهت خودشان تکمیل می کند.
مثلاً فرمود: نماز بخوانید. اینجا آنهایی که سعیدند قبول می کنند، می خوانند، آنهایی که شقی اند نمی خوانند. پس از هم جدا شده اند.
آن کس که نماز می خواند، یعنی سعید است و این
گلزار فالش میخواند؟
بعد از انتشار بخشهایی از کنسرت رضا گلزار یا مهران مدیری در شبکههای اجتماعی بحثهای زیادی درباره فالشخوانی و کیفیت پایین کنسرتها مطرح شد.علی پهلوان، سرپرست گروه آریان: نظر کلی من این است که ویدیوهای اینستاگرام منبع خوبی برای اظهارنظر کلی در مورد خواندن یک خواننده نیست، کما اینکه ویدیوهای رسمی منتشرشده از خوانندهها هم منبع خوبی نیست، چون میشود صدای خواننده را بعد از اجرا با نرمافزار کوک کرد یا حتی آهنگ ر
1_چگونه می توان یک زرافه را داخل یک یخچال قرار داد؟
2_ چگونه می توان یک فیل را داخل یک یخچال قرار داد؟
3_شیر ، سلطان جنگل ، تمام حیوانات را به یک گردهمایی فرا می خواند.تمام حیوانات بجز یکی از این حیوانات در این گردهمایی شرکت می کنند. حیوانی که غایب بود کدام است؟
4_شما باید از یک رودخانه عبور کنید. این رودخانه محل زندگی تمساح ها است. چگونه از آن عبور می کنید؟
(هر کی جواب و می خواد ، عدد 1 رو تو نظرات بفرسته)
لبریز از حرف که نه، لبریز از بروز احساساتم. دوست دارم حس های درونی ام را که شاید خیلی هم عمیق نباشد را با جملات یا شعر های جگرسوز با دیگران به اشتراک بگذارم. اگر کانال تلگرامم شلوغ تر بود یا نه همین کانال بود اما تلگرام را پاک نکرده بودم. یا اینستاگرام و.. را پاک نکرده بودم الان توی یکی دو تا از آن تریبون های غم، مثلا مینوشتم: "یاد عبور ماه از آن کافه ها به خیر/ از یاد رفت قصهی ما، یاد ما به خیر" یا چه میدانم آهنگی را استوری میکردم که میخواند
انتشار کلیپ شعرخوانی اندیشه فولادوند، بازیگر سینما و تئاتر، در چند روز گذشته واکنشهای متعددی به همراه داشت. بخشی از این واکنشها مربوط به شعری بود که فولادوند در این جلسه خواند. فولادوند که پیش از این در جایزه بدیعالزمان فروزانفر به عنوان یکی از برگزیدگان تجلیل شد، در این جلسه بخشی از مثنوی خود را برای حاضران خواند که به دلایل مختلف مورد انتقاد کارشناسان واقع شد و تعجب مخاطبان را به همراه داشت.
ادامه مطلب
وقتی در قعر تاریکیام یا دورافتاده در کهکشان، وقتی به لمس خالصانهی غم میرسم، در خلوت تاریک اتاق زیر شیروانی به تماشای کنسرت Imagine Dragons مینشینم. کنسرت ریو. شروع میکنیم، فریاد میزنیم، زمزمه میخوانیم و آرامآرام گریه میکنیم. آنلحظه را تماشا میکنم که دن رینولدز دراز کشیده روی صحنهی اجرا، دستهایش را باز کرده و به آسمان نگاه میکند. بهجای او جمعیت میخواند. لبخند عجیبی دارد. سفر روحش در چشمها پیداست. میگوید همین امشب می
دستانش دو طرفم ستون شده بود، تازه میفهمیدم وقتی میگویند از این ستون تا آن ستون فرج است منظورشان کدام فرج است؟ نمیدانستم چه کار کنم که آرام شوم، که آرام شود. منی که قرار بود در آغوش رفیق جانم جان بدهم حالا منارجنبانی شده بودم که یک نفر دزدکی تکانش میداد. نمیدانستم آیا کسی برای سلامتی من هم دعای فرج میخواند؟ پنچر شده بودم، داشت بادِ توی کلهام خالی میشد. هر چه بیشتر بو میکشیدم بیشتر دماغم میسوخت. معلوم نبود یک تنه چند روح از من
ماه می خواند، آسمان می داند و ابر می بارد. در میان ستارگان همهمه است. فریادی از ماه که سکوت را شکسته، سکوت آسمان که سنگین است و زجه ابرها که بی پایان کشیده می شوند. ماه انتظار تنهایی را می خواند، آسمان انتظار تنهایی را می کشد و ابرها انتظار رفته را می گریند.
کیستی؟
ماه در انحنای سکوت شب کوچه؟
آسمانی نشسته بر لب پنجره پرده کشیده؟
یا ابری در تاریکی اتاق چمبره زده؟
و اما پایان نمی دهم بدون تو، زمین. تو در انتظار چیستی؟ نمی دانی؟ ترسم از همین است. پر
در منفعت طب سنتی همین بس که این طب بر خلاف طب مدرن، به اعضای بدن و مشکلات آن به صورت یک کل واحد نگاه می کند. در این مقاله و مقاله های آینده، با منفعت طب سنتی و عناصر چهار گانه آشنا خواهیم شد.
باید دانست که جسم مردم ترکیبی از ماده و صورت است، ماده از عناصر چهار گانه یا (ارکان اربعه) تشکیل شده است که هر کدام با دیگری ناسازگار است. صورت همیشه نمی تواند عناصر را در حال صلح و پیوستگی نگاه دارد.
جسم همواره مواجه با هوا و سرما و گرماست و با آب و آتش و خاک
شعر خداوند
هر چیز این دنیای زیبا
شعر خداوند بزرگ است
شعری که هر مصراع و بیتش
مانند یک پند بزرگ است
شعر خدا را می توان خواند
در رعد و برق و برف و باران
در آسمان صاف و آبی
در آب پاک چشمه ساران
شعر خدا را می توان خواند
در آب و باد و خاک و آتش
هنگام شب در چهره ماه
یا آفتاب گرم و دلکش
شعر خدا را می توان خواند
در شاخه و برگ درختان
در فصل گرما و بهاران
در فصل پاییز و زمستان
شعر کتاب آفرینش
زیباترین شهر جهان است
شعری که خوش آهنگ و زیباست
شعری که موزون و روا
چاپ اسماء متبرکه روی لباس
سؤال: آیا چاپ و نوشتن آیات قرآن و اسامی معصومین (علیهم السلام) روی لباس، مخصوصاً لباس مشکی، با توجه به این که دست و بدن به آن برخورد می کند، جایز است؟ استفاده از این لباسها چه حکمی دارد؟جواب: اشکال ندارد، ولی واجب است احکام شرعی در مورد آن رعایت شود و از بی احترامی و نجس کردن و دست زدن بدون وضو به نوشتههای آن خودداری شود.ش
محلی که دو راه دارد
سؤال۱: روستایی دو جاده دارد، یکی به طرف شهر ۱۹ کیلومتر و دیگری ۲۲ کیلومتر ا
قربانی بر ایوان می خواند : روزگار غریبی ست نازنین
از زبان شاملوی جان می گفت و گویا نار الله الموقده در قلبم شعله می کشید و تمام تن و جانم را می سوخت...
" دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم ... "
هق هق گریه سر دادم در کنار پدرم.نگاه عجیبش قابل لمس بود.نمی تواند هضم کند من را... ولی من او را می فهمم.می دانم چرا گریه می کرد: از غصه ی دخترک غمین و شاید فسرده اش که همچو کبوتری زخمی در آغوشش هق هق دوری و هجران سر داده بود. گریه می کرد چون دلش می سوخت ب
هر چیز این دنیای زیبا
شعر خداوند بزرگ است
شعری که هر مصراع و بیتش
مانند یک پند بزرگ است
شعر خدا را می توان خواند
در رعد و برق و برف و باران
در آسمان صاف و آبی
در آب پاک چشمه ساران
شعر خدا را می توان خواند
در آب و باد و خاک و آتش
هنگام شب در چهره ماه
یا آفتاب گرم و دلکش
شعر خدا را می توان خواند
در شاخه و برگ درختان
در فصل گرما و بهاران
در فصل پاییز و زمستان
شعر کتاب آفرینش
زیباترین شهر جهان است
شعری که خوش آهنگ و زیباست
شعری که موزون و روان است
جعفر
اعداد اصلی:واحد,اثنان,ثلاثه,اربعه,خمسه,سته,سبعه,ثمانیه,تسعه,عشره.
اعداد ترتیبی:اول,ثانی,ثالث,رابع,خامس,سادس,سابع,ثامن,تاسع,عاشر.
ایام هفته:السبت,الاحد,الاثنین,الثلاثاء,الاربعا,الخمیس,الجمعه.
فصل ها:الربیع,الصیف,الخریف,الشتاء.
رنگها: اخضر سبز/اصفر زرد/ احمر سرخ/ازرق آبی/ اسود سیاه/ ابیض سفید...
وعده های غذا: فطور صبحانه/الغداء ناهار/العشاء شام.
من یک دختر بیست و چهار ساله ام ...دختری که وقتی در مدرسه ی ابتدایی بود درس خواند تا مدرسه ی نمونه ی راهنمایی قبول شود دختری که وقتی راهنمایی مدرسه ی نمونه قبول شد درس خواند تا دبیرستان هم نمونه باشد وقتی دبیرستان نمونه بود درس خواند تا کنکور دانشگاه علوم پزشکی قبول شود وسرانجام روزی دانشگاه علوم پزشکی قبول شد ...اکنون چه؟
اکنون دختری بیست و چهار ساله و بیکار هستم ...اری میگویند وضعیت بازار کار به هم ریخته است و کسانی که زودتر از تو فارغ التحصیل
نوشتن رمان فعالیتی است که در وهله نخست از تخیل نویسنده مایه میگیرد. تخیلی که خودریشه در احساسات و هیجانات نویسنده دارد. نویسنده میخواهد میان رویا و واقعیت پل بزند. از یک سو زندگی با محدودیتها و مسائل خاص خود و از سوی دیگر جهان رویاها و تخیلات. واقعیت و رویا اغلب با هم سازگار نیستند. زندگی یک نویسنده عجین با تخیلات ادبی و الهام است. نویسنده تمنا را فرا میخواند تا از طریق فراخواندن تخیلی تمنا راهی به سوی آن بجوید، راهی که واق
بی روی علی شعر من آرایه نداردبی اذن علی، نطق، درونمایه نداردبی نام علی قرآن یک آیه نداردبی حب علی دین بخدا پایه نداردعمری پدرم گفت که فرزند خلف باشیعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باشیاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام استبا حکم غدیر آمده، پس کار تمام است"سلطان جهانش به چنین روز غلام است"ذکر لب مولا صلوات است و سلام استهم شان علی کیست؟ اگر هست بیاید!بالاتر از این دست محال است بیایدهم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادلتوصیف گر روی گل او شده بلبلنقل است که
بی برنامه ی قبلی ( مثل اکثر موارد) قسمت شد برویم روضه. اول مجلس که صدای دلنواز مداح که حدیث کساء را می خواند، دلم را برا توی سحر ماه رمضان.
روضه خوان روضه می خواند.
روضه ی نیمه شب سختی که بر امیرِجان ها گذشته.
روضه ی لحظه ای که حضرت سجاد، روی قطعه خاک مقدسی نوشت، هذا قبر حسین.
تمام این روزهایی که داغ سردار را توی دلم کنار فرزندم می پرورانم،به این فکر می کنم که غربتتان را اصلا نمیتوانم تصور کنم.نه.نمیشود آن همه غربت را تصور کرد.دلم پر می کشد برای ک
یکی از اولیای گمنام خدا بود. تا وقی می توانست نمازش را در مسجد نزدیک خانه شان می خواند اواخر دیگر نمی توانست به مسجد برود ولی نیم ساعت قبل از اذان سر سجاده اش بود و نماز قضا یا مستحبی می خواند. چهار تا بچه را با نداری بزرگ کرده بود هیچوقت هم به همسایه ها نگفته بود نداریم میگفت خیلی شبها چیزی برای خوردن نداشتیم ولی صدای ظرف و قابلمه را در می آورد تا همسایه ها نفهمند غذا ندارند. به همه احترام می گذاشت از هیچکس ناراحت نمی شد. حتی یکبار انگشتر طلایش
نظریه ی پنج عنصری
Five elements
(( آموزش طب سوزنی در اصفهان با ارائه مدرک معتبر از دانشگاه پیام نور)
*در فلسفه چین باستان، به جای عناصر اربعه پنج عنصر (Wu shing یا Wu xing) وجود دارد.
این پنج عنصر چوب (گیاه)، آتش، خاک، فلز، آب هستند.*این عنصرها نشانگر تغییر هستند و هر یک عنصر بعدی را میآفریند یعنی: آب، چوب (گیاه) را تغذیه میکند. --> چوب، سوخت آتش است.
--> آتش، خاک را (به شکل خاکستر) به وجود میآورد.
--> فلز از خاک بدست میآید.
--> فلز میتواند
پیچک وار پیچید به سطور شعرهایمخندید به پوچی غم هاو خواند،از بی نهایتی خورشید از ماهتابی ماه از چیدن ستارها در شب های کویر! و خواند از آرامش عاشقانه دو کبوتر زیر برهنگی نور ماه...
و صدایی پیچید! به یکباره فرو ریخت دلم! و صداچه سخت است ترسیم چیزی که نیست قابل توصیف!آن صدا،گرم و صمیمیمثل نوازش اولین انوار یک طلوع از میان ابرهای خستگی!و آن صدا،مثل یک نت کوتاه عاشقانه بود!صدای آرام عشق...
سالهاست،چشمانم را بستهو می
ربنا اجعل لنا من لدنک ولیا
بسم الله الرحمن الرحیم
مستحبات تعقیبات نماز:
1. بعد از نماز قدری مشغول خواندن قران و ذکر و دعا شدن خوب است
2.بهتر است قبل از اینکه از جای نماز خویش بر خیزد و قبل باطل شدن وضو و غسل یا تیمم تعقیب
بخواند
3.تعقیب خوب خواند 34 مرتبه الله اکبر و 33 مرتبه الحمد الله و 33 مرتبه سبحان الله
4. بعد از نماز سجده شکر به جا آورد که صد یا سه مرتبه شکر الله یا شکرا شکرا یا عفوا بگوید
5. گفتن ل
اگر میخواهیم به جامعه کمک کنیم باید درس بخوانیم
#تماشایی
درس را باید خوب خواند. طلبه روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرفها را، [این] درسها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بیمایه [فطیر است]...
۱۳۹۸/۲/۱۸-رهبر انقلاب
دریافت فیلم با ساختار MP۴ کیفیت متوسط و حجم: ۳.۲ MB
اگر میخواهیم به جامعه کمک کنیم باید درس بخوانیم
#تماشایی
درس را باید خوب خواند. طلبه روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرفها را، [این] درسها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بیمایه [فطیر است]...
۱۳۹۸/۲/۱۸-رهبر انقلاب
دریافت فیلم با ساختار MP۴ کیفیت متوسط و حجم: ۳.۲ MB
زن، سرم را روی یکپاش گذاشته، خم شده و انگشتهاش را لای موهام یله داده به جستوجو. کف دستش هنوز عطر زردچوبهی دیشب را میدهد که سخاوتمندانه، مشت کرده و ریختهبود روی میگوها. منِ قدردانِ بودناش، خوشخوشک و لرزان در آینهی پشت شانهام، چشمها را خمار کردهام و خطِ پلک تازهای را تمرین میکنم. مطابق دستورالعمل: از انحنای بیرون به سمت برگی چشم. زن میان شخمزدنهاش، به زخمهی صورتیِ زیر موهام که میرسد پوستهی نازک ملتهبام ر
حاج قاسم گفت: «کنار آب های خشمگین و پرتلاطم اروند زهرا(س) را عاجزانه صدا کردیم و اروند را گرفتیم» دیروز هم خانطومان با یازهرا آزاد شد... و یمن با یازهرا آل سقوط را به زانو در آورد... وشاید موسی با یازهرا نیل را شکافت... وما با یازهراء درقدس نماز خواهیم خواند... دلتنگ_فرمانده...
@zakhmiyan_eshgh
در کشور ما به سبب بی توجهی بسیاری از خانواده ها، بار اصلی تشویق کتابخوانی را باید آموزگاران و مربیان به دوش کشند. مربیان و آموزگاران باید به این باور برسند که کودکان و نوجوانان برای آن که در فراگیری همه درس ها موفق باشند باید بیش از هر چیز در زندگی خود کتاب بخوانند. کودک کتابخوان مطالبی را که می خواند بیشتر درک می کند و در نتیجه بیشتر از خواندن کتاب لذت می برد. هر چقدر که بیشتر لذت ببرد،بیشتر می خواند و هر چه که بیشتر بخواند بیشتر درک می کند.
طب سنتی چیست؟
طب سنتی مجموعه ی علوم نظری و علمی است که در تشخیص ، پیشگیری و درمان بیماری های جسمی و روحی به کمک ما می آید.طب سنتی ایران تقریبا به ۳۰۰۰ سال قبل بر می گردد.کتاب های طب سنتی افرادی چون زکریای رازی و مخصوصا ابن سینا شهرت زیادی دارد تا جایی که قریب به ۵۰۰ سال در دانشکده های اروپایی و آسیایی توسط اساتید تدریس شده است. اصول طبابت در این آثار طب سنتی، بر چهار طبیعت مزاج انسان یا اخلاط اربعه بوده از جمله: بلغم، صفرا، سودا و خون و نیز بر گر
رسانه را اگر امری ایستا در نظر بگیریم، جذب مخاطب را در میزان فراگیری و تطابق طبع آن با عموم مردم باید جست. اما رسانه فقط ایستا نیست. پویایی رسانه ما را از کمبود مخاطب نمیترساند، که ما را از کمبودن رسانایی برحذر میدارد. رسانایی یک رسانه، توانایی آن در برانگیختن مخاطب برای انتشار رسانه است؛ یعنی همان رابطۀ نرخ جذب با تعداد مخاطب فعلی. ساختارهای ایستای رسانه، ما را به طرح و طبع مطبوعات به ذائقۀ مخاطب و نهایتاً ذائقهبازی میخواند؛ ولی
شکار کردن معارف و حقایق بدون تصفیہ و تزکیہ و تجلیہ و تخلیہ و تحلیہ ممکن نمی شود.
نیک بخت آنکہ کتاب وجود خود را مواظب باشد و کلمات هرزه در این دفتر الهی ننویسد و این صنعت و کارخانہ الہی را حفظ بنماید تا درست حروف چینی شود و نقش بگیرد و درست معارف را کسب کند.
شرح اسفار اربعه/جلدسوم
علامہ حسن زاده ے آملی روحی فداه
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
ادعا میکند که از درد مردم می خواند،
ولی در رفاهی زندگی میکند که مانع از احساس سر سوزن درد است
خانه و زندگی و رفاهیاتش را که دیدم از خودم پرسیدم درین بهشت چگونه حال کسی که در به در دنبال خانه میگردد را درک میکند؟
در کنسرتش افراد فقیری که توان خرید بلیط ندارند راه ندارند برای افرادی میخواند که قدرت خرید بالایی دارند...
چقدر تضاد
یاد آن فرد مرفهی افتادم که میگفت من پیامبر انسانهای پول دا
طب سنتی چیست؟
طب سنتی مجموعه ی علوم نظری و علمی است که در تشخیص ، پیشگیری و درمان بیماری های جسمی و روحی به کمک ما می آید.طب سنتی ایران تقریبا به ۳۰۰۰ سال قبل بر می گردد. کتاب های طب سنتی افرادی چون زکریای رازی و مخصوصا ابن سینا شهرت زیادی دارد تا جایی که قریب به ۵۰۰ سال در دانشکده های اروپایی و آسیایی توسط اساتید تدریس شده است. اصول طبابت در این آثار طب سنتی، بر چهار طبیعت مزاج انسان یا اخلاط اربعه بوده از جمله: بلغم، صفرا، سودا و خون و نیز بر گر
زل زد توی چشم هایم و یکهو خواند : یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ... من لبخند به لب داشتم. ولی وقتی که خواند دلم خالی شد. انگار پتک گرفته بود و کوبانده بود بر سرم.
ایستادم. جانی نمانده بود که دوباره هم قدمش راه بروم. نه که این آیه را تا به حال نشنیده باشم ... نه ... ولی این آیه را هیچ وقت در این چنین شرایطی نشنیده بودم. من وسط ِ بد مستی ِ دنیا بودم که برایم خواند یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ... من وسط خنده بودم که برایم خواند یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ...
شهریور ۹۷
کنار خیابان کوالالامپور نشسته بودم و سرم را به درخت آرش تکیه داده بودم.
کلمات حافظ با صدای او، روحم را آرام میکرد.
فال دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم، همان حرفی بود که میخواستم بفهمد.
آن روز بعد از چندماه دوباره توانستم اشک بریزم و سرپا شوم.
توانستم قید همه چیز را بزنم و از نو شروع کنم.
امشب مرداد ۹۸، به انواع قرصها پناه بردم تا این درد آرام شود و بیفایده است امشب در جستجوی شهریور ۹۷ هستم، در جستجوی همان احساس امن، همان
نوزاد توی بغل پیرمرد بود و برایش و ان یکاد می خواند: نگاهش کنید،خودخود محمد است.هزار ماشالله .مرد و زن سرک می کشیدند تا نوزدا را ببینند.پیرمرد نوزاد را روی دست هایش بلند کرد و صدای هزارالله اکبر مردم بلند شد:
راست میگوید محمد است....نگاهش کنید عجب چشمان پر ابهتی دارد...چه دل آرامیست ..وجودش کوه آرامش است
پدر سر به زیر و زیر لب لا حول و لا قوه الا بالله می خواند که از در وارد می شود.مثل همیشه با آن حجب و حیای حیدری اش. آرام نوزاد را از دست پیرمرد می گ
Five elements
*در فلسفه چین باستان، به جای عناصر اربعه پنج عنصر (Wu shing) یا (Wu xing )وجود دارد. این پنج عنصر چوب (گیاه)، آتش، خاک، فلز، آب هستند.*این عنصرها نشانگر تغییر هستند و هر یک عنصر بعدی را میآفریند یعنی: آب، چوب (گیاه) را تغذیه میکند. --> چوب، سوخت آتش است. --> آتش، خاک را (به شکل خاکستر) به وجود میآورد. --> فلز از خاک بدست میآید. --> فلز میتواند مانند آب جاری شود.
جهت تماس با شماره ی 09120566062 تماس حاصل فرمایید
نظر خود را در زیر درج ک
نصب برنامه برای اندروید
کلیات زیارات به همراه صوت با امکانان اشتراک گذاری متن ها
شامل:
- زیارت حضرت رسول اکرم+صوت
- زیارت حضرت زهرا(ص)+صوت
- زیارت حضرت علی (ع) امین الله+صوت
- زیارت ائمه بقیع ( حضرت امام حسن مجتبى و امام زین العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام )+صوت
- زیارت امام حسین (ع)+صوت
- زیارت امام موسی کاظم+صوت
- زیارت امام رضا (ع)+صوت
- زیارت امام جواد (ع)+صوت
- زیارت امام هادی (ع)+صوت
- زیارت امام حسن عسکری (ع)+صوت
- زیارت ا
⇦⇦امیــــــــــدان فرداツ,, #یا_سیدالساجدین_ع
گاه آهسته فقط وای برادر میخواندلب تشنه «قتلوا» بود که از بر میخواند
اشک میریخت و هر آینه می گفت حــــــــــــــســـــــــــــــــیـــــــــــــــنتا دم مرگ فقط روضه حنجر میخواند
#شهادت_امام_سجاد_ع_تسلیت
#السلام_علیک_یا_سیدالساجدین_ع#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج ]
امروز برای شما عزیزان داستانی داریم با موضوع آرزوی مرد که میتوانید در زیر بخوانید و کلی از خواندش لذت ببرید و خوشحال شوید.
یک زوج در اوایل 60 سالگی، در یک رستوران دنج رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودند.یک زن جادوگر که از آنجا می گذشت وارد رستوران شد و سر میز انها رفت و گفت: آه شما زوجی مثال زدنی هستید و درتمام این مدت به هم وفادارموندید ، برای همین هرکدام از شما میتواند آرزویی کند و من با کمک دانشی که دارم آن را بر آورده
دفاع مولوی رومی از عمر بن خطاب (قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها) و گستاخی و توهین به شیعیان
مولوی رومی در اشعار خود تعصب خود را به ولایت دشمنان اهل بیت علیهم السلام به وفور نشان داده است و بارها به شیعیان اهل بیت علیهم السلام اهانت کرده است (بر خلاف ادعای عدهای که مدعی تشیع وی هستند)؛ چنانچه در شعری میگوید:
این بیان اکنون چو خر بر یخ بماند
چون نشاید بر جهود انجیل خواند
کی توان با شیعه گفتن از عمر
کی توان بربط زدن در پیش کر
مثنوی، تألیف مولوی،
ناگهان خورشید دریک صبح زود
شعر شادی را برای دشت خواند
یک نفر چوپان شبیه شاعری
شعر گل را موقع برگشت خواند
با ترنم های صبح و زندگی
دشت پر شد از گل و نور و امید
ابر کوچک از دل این آسمان
بر زمین با سایه نقاشی کشید
بره ها با سایه ها بازی کنان
می روند این سو و آن سو بی صدا
خنده دل بر بچه های روستا
شکر می گویند بر کار خدا
حضرت باقر ع فرمود بدرستیکه خدای عزوجل د ست دار.د اشکار کردن سلام. 6 حضرت صادق ع فرمود. بخبل کسی است که از سلام. کردن بخل کند 7 ابن قداح گوید حضرت صادق ع فرمود هر گاه یکی از شما ها سلام کند باید بلند سلام کند و نگوید من سلام کردم و جواب مرا ندادندزیرا شابد سلام کرده و انها نشنیده اند. جون یکی از شماهاجواب سلام گوید باید بلند جواب دهد ومسلمانی. نگوبدکه من سلام. کردم و بمن جواب ندادند سپس فرمو دعلی ع همیشه میفرمودخشم نکنید کسی را هم بخشم نباور
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخوانداز فراموشیِ امروز به فردا میخواند
آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشتگله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت
همنفس با من از آهنگ فراقم میخواندداشت از گوشۀ ایران به عراقم میخواند
یادم انداخت که آن سوی تماشا او هستمیروم میروم از خویش به هر جا او هست
جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دستسهله آغوش گشودهست مفاتیح به دست
رایحه رایحه با بوی خودش میخوانَدخانۀ دوست مرا سوی خودش میخوانَد
خانۀ دوست که از دوست پر
میخواستم لباس بپوشم که برویم فیضیه، مجلس حاجآقا میرباقری. فاطمه را زودتر آماده کرده بودم. دیشب تصمیم گرفتم امروز صبح جلسهی خانگیاش را بروم اما خواب ماندم. به خودم دلداری دادم که شب هم در حرم منبر دارد و هم در فیضیه. جدای از سخنرانی، روضه خواندنش را دوست دارم. حاشیه نمیرود. ساده میخواند. روضه را کش نمیدهد. برای اینکه از ما اشک بگیرد اهل بیت را نیم ساعت به خاک و خون نمیکشد. خواستم قبل از پوشیدن مانتو وضو بگیرم که امدم توی هال و دیدم
نشریه "سنگِ بسته و سگِ باز!" این نشریه سعی در ارائه مطالب بصورت آمار و نمودار داشته است. آماری از شلم شولوای فضای مجازی خواهید خواند؛ و در قسمتی نیز آماری از وضعیت کشور ارائه شده توسط بانک جهانی و مقایسه آن با قبل از انقلاب خواهید خواند.
دانلود نشریه
از تیتر این مطلب همه چیز واضح است!
به راحتی می توان فهمید نوع نگآه را! نوع فکر و عمل را!
راحت می توان تشخیص داد که کدام حق است، تمدن سیاه غربی ها یا نگاه انقلاب اسلامی.
المانی را که روزی به صدام مواد شیمیایی می داد تا بر روی سر مردم ایران بریزد و به انقلاب حضرت آیت الله خمینی و اسلام در ایران پایان دهد، امروز همین ایران برای سلامتی مردم المان حاضر است کیت تشخیص کرونا به آلمانی ها بدهد.
البته فکر نکنید که آلمان عوض شده! نه ! این آلمان همان آلمانی
تو درخت سبز تناوریکه شاخههایت در هر بهارگنجشک های شهر را بی منت، به مهمانی میخواندو منپیرمردی خسته را میمانمکه شخم زدهتمام خاک سرزمین اش رااز غرب تا شرقو اکنون زیر سایه ی آن درختخستگی یک روز سخت را از تن بیرون میکند.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
حضرت باقر فرمودقران خوانان سه گروهند یکی انکه قران خواند و انرا سرمایه کسب خود کند و پادشا هان را بدوشد بمردم بزرگی بفروشند ودیگر مردیست که قران را بخواند و حروف انرا نگهداری کند یعنی سود جویی از ان منتفع گردد ودر سایر اوقات پشت سر اندازد چنانکه شخص سواره جام ابش را پشت سرش میاویزد و مانند این کلام در کتاب دعا باب صلوات گذشت مراججعه شود خداوند امثال اینان را در قران خوانان زیاد نکند دیگر مردی است که قران خواند وداروی قران را بردل دردمندش ن
حضور در بهشت زهرا علیهاالسلام برنامه همیشگی او در مرخصی ها بود ... هر قطعه را که رد می کردیم رو به قبله می ایستاد و به نیابت از شهدای آن قطعه، یک روضه کوتاه از حضرت زهرا علیهاالسلام می خواند، یا اینکه چند بیت شعر می خواند و از همه اشک می گرفت. بعد می گفت: ثوابش هدیه برای شهدای این قطعه. سپس به قطعه بعدی می رفتیم.
راوی حسین جهانبخش
سلام بر ابراهیم 2 ، ص 153
غسان کنفانی خیلی پدرانه نصیحت میکنه، میگه:به کسی که برایت نمینویسد، مزاحمِ روزهایت نمیشود، دربارهات نمیخواند، مهم ترین تاریخ های تو را حفظ نمیکند و زندگی ات را پُر از کارهای شگفت انگیز نمیکند، وابسته نشو...
شرح حال مقداد
سوم ابومعبد مقداد بن الاسود است ، اسم پدرش عمرو بَهْرائى است و چون اسود بن عبدیغوث او را تبنّى نموده معروف به مقداد بن الاسود شده است . آن بزرگوار قدیم الا سلام و از خواصّ اصحاب سیّد اَنام و یکى از ارکان اربعه و بسیار عظیم القدر و شریف المنزله است ؛ دیندارى و شجاعت او از آن افزون است که به تحریر آید سُنّى و شیعه در فضیلت و جلالت او همداستانند. از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده اند که فرمود خداوند تعالى مرا به مح
شبیه زنی استکه مرد خانه استروی دوش راستش کیفش را محکم چسبیدهو در دست چپش سبزی و نان و اندکی گوشت...در آخرین ساعات عصر منتظر تاکسی ایستاده وآخرین خبرهای تحریم را میخواندروی روزنامه های چیده شدهی مقابل دکه...!
#میناشیردل
خداحافظ سالار
زندگی نامه و خاطرات سراسر رشید اسلام شهید حاج حسین همدانی از زبان همسر او پروانه چراغ نوروزی
تاریخ مطالعه 1398/5/3
کتاب خداحافظ سالار را سه چهار روزه خواندم به راستی این زندگی نامه شهدا به ما زندگی کردن می آموزد، جورج مارتین نویسنده آمریکایی در جایی از او خواندم که گفته بود:هر کس کتاب می خواند هزاران زندگی را قبل از مرگ خود تجربه میکند و آن کسی که کتاب نمی خواند فقط یک زندگی را تجربه می کند.
به راستی با خواندن این کتاب با حاج حسین
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عینک
دیر گاهی است در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است
بانگی از دور مرا میخواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنهای نیست در این تاریکی:
در و دیوار به هم پیوسته
سایهای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته
نفس آدمها
سر به سر افسردهاست
روزگاری است در این گوشهی پژمرده هوا
هر نشاطی مرده است.
اینک که به یاری مزدا تاج شاهی بر سر گذاشتهام اعلام میکنم که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد دین وآیین و رسوم ملت هایی که من پادشاه آنها هستم را محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من، رسوم ملت هایی که من پادشاهشان هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند.
من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهادهام تا روزی که زنده هستم هرگز سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد و هر مل
باران گرفت وقتی دلش گرفت. در اتاق، روبروی سجاده نشسته بود و میخواست برای اولین بار نماز شب بخواند
وقت ضیق بود و جای خواندن نماز وترِ بدون قنوت هم نبود.
مفاتیح شیخ عباس روبرویش باز بود و میخواست بفهمد این نماز شب که بزرگان با آن از خلق کندند و به حق پیوستند چطور خوانده میشود.
رسید به جایی که در قنوت باید برای چهل مومن استغفار کرد. اللهم اغفر لفلان. این را که خواند سرش آرام آرام به سمت زمین مایل شد. به نظر میآمد اتاق تاریکتر شد. فضای اط
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عیسی کیانی کری
ظهر یکشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۶، همه مقامات کشوری و لشکری و خیلی از نمایندگان کشورهای منطقه که دل درگرو حرکت مقاومت دارند؛ در مصلا تهران حاضرشده بودند تا به حاج قاسم سلیمانی، یکی از اصلیترین فرماندهان جبهه مقاومت که داغدار از دست دادن پدر خویش شده بود؛ سرسلامتی بدهند.حجم تردد مقامات و افراد شاخص در این مراسم بهگونهای بود که خط و خطوط سیاسی و جبههگیریهای مرسوم بهتمامی رنگباخته بود و از هر دسته و طایفهای، نمایندهای را در مراسم
ظهر یکشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۶، همه مقامات کشوری و لشکری و خیلی از نمایندگان کشورهای منطقه که دل درگرو حرکت مقاومت دارند؛ در مصلا تهران حاضرشده بودند تا به حاج قاسم سلیمانی، یکی از اصلیترین فرماندهان جبهه مقاومت که داغدار از دست دادن پدر خویش شده بود؛ سرسلامتی بدهند.حجم تردد مقامات و افراد شاخص در این مراسم بهگونهای بود که خط و خطوط سیاسی و جبههگیریهای مرسوم بهتمامی رنگباخته بود و از هر دسته و طایفهای، نمایندهای را در مراسم
طب سنتی
مجموعه ای از علوم نظری و علمی میباشد که در تشخیص ، پیشگیری و درمان
بیمار (جسمی و روحی) به کمک ما می آید. کتاب های طب سنتی افرادی چون زکریای
رازی و مخصوصا ابن سینا شهرت زیادی دارد تا جایی که قریب به 500 سال در
دانشکده های اروپایی و آسیایی توسط اساتید تدریس شده است. طب سنتی ایران
تقریبا به 3000 سال قبل بر می گردد. صول طبابت در این آثار طب سنتی، بر
چهار طبیعت مزاج انسان یا اخلاط اربعه بوده از جمله: بلغم، صفرا، سودا و
خون و نیز بر گرمی و سردی
«اللهم غیر سوء حالنا بحُسن حالک»
سلام علیکم. نیمه ماه رمضان و ولادت با سعادت کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیه السلام را خدمت روزهداران عزیز و عاشقان خاندان عصمت و طهارت تبریک عرض میکنم. مناسب دیدم که خاطرهای تبلیغی که در ایام ولادت حضرت در یکی از سالها داشتم را خدمت سروران عزیز نقل کنم. امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید و حسّ خود را در قسمت نظرات بنویسید.
در ماه مبارک رمضان یکی از سالها میهمان مردم شهرمان در یکی از مساجد پر جمعیت و منظم ب
تولسی گابارد تنه دمکرات مجلس نمایندگان آمریکا بامداد یکشنبه در گفت و گو با شبکه خبری سی بی اس به انتقاد از سیاست دولت دونالد ترامپرئیس جمهوری این سرزمین درون قبال ایران و برنامه تمامیت رفتار مشترک ( برجام) پرداخت. گابارد در رو ترامپ از برجام را اشتباه خواند و افزود با وجود آنکه خواهان توافقی بهتر با ایران است، حیات برجام را بهتر از نبود هیچگاه توافقی می داند. نماینده هاوایی داخل کنگره آمریکا گفت: ارامش هسته ای از فساد جلوگیری می کرد و ا
گفتند عروس سوره نور می خواند…چرا در خیلی از اوقات مثلاً وقتی که می خواهند خطبه عقد را بخوانند، دروغ ها شروع می شود؟وقتی که خطله عقد می خوانند، چند بار خاطب می خواهد از عروس «بله» بگیرد، می گویند: عروس رفته گل بچیند.چرا باید از همان اول دروغ گفته شود؟چرا این دروغ را به نسل های آینده منتقل کنیم؟پایه ریز و برنامه ریز این دروغ کیست؟یکی از وعاظ می فرمود:در یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری می شد، خاطب و خواننده خطبه عقد وقتی می خواست از عروس «بله»
آمدم تا یک عالمه درباره ی بیست و سه سالگی و جوانه زدن و مریم صحبت کنم. نشد. این روزها نمی توانم منظورم را برسانم. ترجیحم سکوت است. فاطمه می گفت تو نمی توانی منظورت را واضح برسانی و این یک بیماری است. از وقتی پزشکی می خواند ما را مبتلا به انواع بیماری ها می داند. به او نگفته ام که این هم یک نوع اختلال است که ما را مبتلا به انواع بیماری های خطرناک می دانی و مثل گوگل عمل می کنی. تا الان که حرفش را جدی نگرفته بودم اما احتمالا در مورد نرساندن منظورم مبت
املای مشورتی : در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد ، میتوان در هنگام دیکته ، دانشآموز ضعیف را کنار دانشآموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است ، با مشورت بنویسد. در نتیجه دانشآموز ضعیف ، هم آن لغت را به خوبی به ذهن میسپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمیشود. البته این روش نباید به طور مکرر یا همیشگی باشد.✏️املای ویرایشی : در هنگام تصحیح کردن املا ، معلم ، صحیح لغات را نمینویسد تا دانشآموزا
ماه من ! غصه اگر هست ، بگو باشد ...
معنی خوشبختی بودن اندوه است !
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور ...
چه بخواهی و چه نه ، میوه یک باغند !
همه را با هم و با عشق بچین ...
ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ...
که خدا هست و خدا هست هنوز ...
مهین رضوانی فر
ما که نمی دانیم، دقیقا چه کسی با چه کسی کار ندارد و کار دارد؟ هر کس ساز خود را می زند. ای کاش یک ساز بود، اگر یک ساز بود و سیستم قدرت استبدادی
اسمش با رسمش می خواند، دردمان خوردنی بود، ولی اینها بقول خودشان در جهان تک هستند، نمونه ی اینگونه مدیریت واقعا یگانه هست، اسکل اون کسی که بیاد بزرگی خودش رو به پای شما بزاره... چه امید های نابجا
گفتند عروس سوره نور می خواند…چرا در خیلی از اوقات مثلاً وقتی که می خواهند خطبه عقد را بخوانند، دروغ ها شروع می شود؟وقتی که خطله عقد می خوانند، چند بار خاطب می خواهد از عروس «بله» بگیرد، می گویند: عروس رفته گل بچیند.چرا باید از همان اول دروغ گفته شود؟چرا این دروغ را به نسل های آینده منتقل کنیم؟پایه ریز و برنامه ریز این دروغ کیست؟یکی از وعاظ می فرمود:در یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری می شد، خاطب و خواننده خطبه عقد وقتی می خواست از عروس «بله»
مرد همسایه ما دارد میخواند: شیرین شیرینا! خانوم خانوما! چه خوشکل شدی امشب! خندهات شکره! لبهات عسله! مثل گل شدی امشب!
آپارتمانهایی را که درب واحدها، بغل هم چسبیده و بخواهی کفش بپوشی باید دم در مردم باسنات را هوا کنی و بپوشی را دیده اید لابد؟!
از آن آپارتمانهای فقیرانه با دیوارهایی که فقر را به رخات میکشند.
از آن آپارتمانهایی که ساکنانش از همه لحاظ در فقر به سر میبرند، حتی از نظر محتویات مغزی!!!
آره. حتی دارد بشکن هم می زند که ص
شمارۀ پلاک ثبتی اصلی برای قطعۀ مادر صادر میشود. پس از آن، هر بخش کوچک تری که از قطعۀ اصلی جدا شود یک شمارۀ پلاک فرعی هم خواهد داشت.
به این ترتیب مشخص میشود، یک زمین مربوط به کدام قطعۀ مادر است و کدام بخش از آن را به خود اختصاص داده است. پلاک ثبتی اصلی و فرعی را میتوانیم به نام کوچک و نام خانوادگی افراد تشبیه کنیم.
پس متوجه شدیم که سازمان ثبت اسناد و املاک با هدف شناسایی هر ملک، شمارهای را به صورت اصلی و فرعی به آن اختصاص میدهد که این شمار
المرجئهاربعهاصناف:۱.مرجئهالخوارج،۲.مرجئهالقدریّه،۳.مرجئهالجبریّه،۴.المرجئهالخالصه.
سموامرجئه:لانالارجاءقدیطلقویرادبهالتاخیر،ومنهقولهتعالی:قالواارجهواخاه،
ای:امهلهواخره،(اینطائفهرامرجئهنامیدندچونکهتاخیرعملراازنیّتقائلند.).
وجهدومتسمیهاینگروه:وقدیطلقویرادبهاعطاءالرجاء،(یعنیفردمومنبخاطرایمان
خودامیدبهرفتن.بهبهشتداشتهباشدولواهلمعصیتبا
چه قدر خوبه که ادم بنویسه حتی اگر مثل من مخاطب نداشنه باشه خوبیش اینه که وقتی می نویسد ذهنش را در دنیای شلوغ و نامنظم امروز ما کمی مترکز می کند و یا وقتی که بعد از مدت ها که میاد و مطالبش را می خواند متوجه ی افکار و عقاید گذشته ی خودش میشه متوجه پیشرفت هاش و...
گردان کمیل خط شکن محور جنوبی و پاسگاه بود، یکی از فرماندهان لشکر آمد و برای بچه های گردان شروع به صحبت کرد.... صحبت هایش که تمام شد. بلافاصله ابراهیم شروع به مداحی کرد، اما نه مثل همیشه! خیلی غریبانه روضه می خواند و خودش اشک می ریخت. روضه حضرت زینب علیها السلام را شروع کرد.
بعد هم شروع به سینه زنی کرد... در پایان هم گفت: بچه ها امشب یا به دیدار یار می رسید یا باید مانند عمه سادات، اسارت را تحمل کنید و قهرمانانه مقاومت کنید.
عجیب بود که تقریبا
اگر توجهای به تقویم قمری داشته باشیم، رحلت دو تن از نواب اربعه امام عصر (عج) با ایام شعبانیه و ولادت آن عزیز در ماه شعبان مصادف شده است و از سوی دیگر...
نواب اربعه به رغم عظمت علمی،معنوی و باب المولی بودن شان مهجور واقع شدهاند، به همین منظور برای شناخت بیشتر اصحاب حضرت مهدی (عج) که با نام «نواب اربعه» معرفی شدهاند، با محمد حسین رجبی دوانی به گفتگو پرداختیم.
رجبی دوانی مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در ابتدای این گفتگو درباره ویژگیهای حائز
شیخ عباس قوچانی میگفت: هیچگاه به قرائت فصلی یا دفتری از مثنوی آغاز نکردم مگر آنکه آقای قاضی قبل از آنکه من لب باز کنم، ابیاتی را از حفظ میخواند، و آهنگ صدایش در وجود من، نشاط و خرسندی و حالت حماسی پدید میآورد.✍ آیت الحق، ج ۱، ص ۳۶۷
استاد از سایتوکاین و سیستم کمپلمان حرف میزد و او ردیف آخر میخوانْد:
"این رشته های به شدت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به وجود نیاید، گره به وجود نیاید، هیچ کس دیگر نمیتواند..."
کنار صفحه، بزرگ نوشت: آه.
استاد از سایتوکاین و سیستم کمپلمان حرف میزد و او ردیف آخر میخوانْد:
"این رشته های به شدت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به وجود نیاید، گره به وجود نیاید، هیچ کس دیگر نمیتواند..."
کنار صفحه، بزرگ نوشت: آه.
دوره ۰، شماره ۱۸ - ( ۷-۱۳۹۷ )
گونهشناسی دلایل و شواهد کاربرد «اسم خدا» به معنای اسم عینی در احادیث اهل بیت (ع) PDF
عرفان خراسان و ابنعربی، تفاوتهای نظری PDF
عرفان و تصوف در منظومۀ فکری علامه مجلسی PDF
جایگاه صبر در منظومۀ فکری نجم دایه PDF
جایگاه و نحوۀ تعامل فکر و ذکر در سنت اول عرفانی PDF
تمایز عرفان عملی و اخلاق از حیث موضوع PDF
تحلیل روششناختی تفسیر عرفانی و مبانی آن از منظر صدرالدین قونوی PDF
مرگ ارادی (تسلط بر نفس) PDF
ملاصدرا و جمع دیدگاه عرفا
بابا به شدت مخالف موسیقی بود و تا صدای آن را از اتاق مان می شنید کمربند به دست ظاهر می شد. ما هم همیشه از نبودش استفاده می کردیم و به موسیقی های مورد علاقه مان گوش می کردیم. آن روز هم که بابا نبود، کاست جان عشاق را در دستگاه گذاشته بودم که شجریان می خواند:
« دوش می آمد و رخسار برافرخته بود، تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود»
تا به خود آمدم دیدم بابا کمربندش را مثل گرز رستم تو هوا می چرخاند و به سمت من می آید. معلوم نبود بابا از کجا سر رسیده بود و از آ
اشکم از روی گونه ام سُر خورد
جوهری شد به گوشه ی دفتر
واژه در واژه حس دلتنگی
می نویسد در این شب آخر
حس خوب کنار هم بودن
بغض سنگین وقت اذان
یا علی یا عظیمِ بعد نماز
دوره های تلاوت قرآن
حس آرامش دعای سحر
با دو چشمی که خواب می خواهد
روزه دارت همیشه وقت سحر
حاجتی مستجاب می خواهد
شب قدری که با علی سر کرد
با همه احترام می خواهد
بعلیٍ علی به حق علی
از تو حسن ختام می خواهد
می کنم تا مرور خاطره ها
قلم از پای شعر من جا ماند
بیت بیت تمام دفتر من
غزل یا مجیر
بابا به شدت مخالف موسیقی بود و تا صدای آن را از اتاق مان می شنید کمربند به دست ظاهر می شد. ما هم همیشه از نبودش استفاده می کردیم و به موسیقی های مورد علاقه مان گوش می کردیم. آن روز هم که بابا نبود، کاست جان عشاق را در دستگاه گذاشته بودم که شجریان می خواند:
« دوش می آمد و رخسار برافرخته بود، تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود»
تا به خود آمدم دیدم بابا کمربندش را مثل گرز رستم تو هوا می چرخاند و به سمت من می آید. معلوم نبود بابا از کجا سر رسیده بود و از آ
سخن عشق، بیان خاموشیست، گفتِ نگفتن است. سالک خدا، مجرای آوای خداست، چرا که آنجا که سخن نیست موسیقیست و موسیقی کلمه است که به رقص برخاسته. عارف عاشق، رقصان است، چه خفته چه بیدار، چه نشسته چه برخاسته، عالم از او در رقص است.
عارف محتکر از نور باخته است، عارف بخشنده با موسیقی برده است. عرفان عشق، بیان موسیقی خداست. کلمات خواندهشده کاری نمیکنند، آن همّت سالک است که برخیزد، بیرون رود و آنچه از درون آموخته در بیرون بیامیزد و صحنهی دلمردهی
دیروز بعد از صبحانه، همسرم کتاب دختر شینا را برداشت و باز
کرد و شروع کرد به بلند بلند خواندن. آن صفحه ای بود که قدم خیر تیپ مردانه زده
بود و رفته بود روی پشت بام و برف ها را تمییز می کرد، در حالی که باردار بود و پا
به ماه. او می خواند و بغضی چنگ می انداخت به گلویم. یکی دو صفحه ای خواند و بعد
چند کلامی راجع به صبوری و رنج های این بانوی بزرگ صحبت کردیم و برای روح بلند او
و همسرش، حمد و صلواتی تقدیم کردیم. بعد آن داشتم چرخی در
اینستا می زدم که پستی دیدم
شرح وضعیت:
استر خواند و رفت جلو و جلو و جلو و کتاب را انداخت توی جوب و رفت.
خوشهٔ پروین مقابل در ورودی ایستاده.
آنجلیکا مقابل در ورودی ایستاده.
پلوتو مقابل در ورودی ایستاده و کلید خواندن را از جبیش درآورده.
اورانوس از پل مقدمه گذشت.
باید بیایی یار. باید بیایی و مثلا نوه بزرگ خانه رو به روی خانه مادربزرگه -همان خانهای که سالهاست رنگ آدمیزاد ندیده- باشی و صبح به صبح به ستون تراس تکیه بزنی و چایت را در کش و قوسهای طبیعت بنوشی و ندانی آن دختری که دیروز از ترس سگ بزرگ همسایه بغلی یک محل را دویده و نفسنفسزنان آقاجونش را صدا میزده که بیاید و سگ را که بفرستد پی کارش، نوهی صاحب آن خانه باغیست که هر بار میبینیاش سلام میدهی و میپرسی:" چطورید همسایه؟" اصلا غروبها بیا
در باغهای سبز تر وپرجوانه ترباید دوباره خواند غزل عاشقانه تر
برخیز تا که قصه ای از خود به جا نهیمازیادگار لیلی ومجنون فسانه تر
از باغ سبز قرن شب پر ستاره ایآمد به گوش من سخنی عارفانه تر
باید که ما یگانه بمانیم تا شوداقلیم هوشیاری ما بیکرانه تر
شعری ازاستادمحسن بافکرلیالستانی
باتشکرازاستادگرامی استادمحسن بافکرلیالستانی.
لنگر انداختن نوعی غرض شناختی است. شخص بر روی اولین اطلاعاتی که کسب کرده است تکیه می کند و بر مبنای آن اطلاعات تصمیم گیری می کند. بعنوان مثال، معامله گری که این غرض شناختی را دارد قبل از ورود به بازار تحلیلی را می خواند و با خواندن آن تحلیل متقاعد می شود و تصمیم می گیرد سهمی را بخرد. او با دیده شک به این تحلیل نگاه نکرده و اطلاعات تکمیلی را جمع آوری نمی کند و به اصطلاح در آنجا لنگر می اندازد و به سوی کسب داده های بیشتر حرکت نمی کند.
چگونه غرض لنگر
میگفتند شوهرش مرده. استاد ادبیات ما بود در دانشگاه. زنی حدود ۵۰ ساله. بسیار آرام و خندهرو. همیشه آن کیف چرمی قهوهایاش را به جای اینکه از دسته بگیرد میزد زیر بغلش و و با آن عینک تهاستکانی با هر کسی که در مسیرش بود سلام و علیک میکرد. دانشجوی کارشناسی که بودم با استاد سه درس مختلف گذراندم. ادبیات عمومی، تاریخ ادبیات ایران و تاریخ ادبیات جهان. او تنها استادی بود که هیچ وقت سر کلاسش غیبت نکردم. همه جلسهها را با عشق رفتم و فقط منتظر بودم
دو شب پیش به یکی از دوستام پیام دادم و خواستم یکمی حرف بزنیم بهم گفت حوصله تایپ ندارم و اگر میتونم بهش زنگ بزنم.من نمیتونستم زنگ بزنم.ینی هیچوقت نمیتونم.حرف زدن برام سخته وقتی کسی پیشمه.معذبم و اذیتم.در نهایت ازش خداحافظی کردم و اون شب هم گدشت.انگار دایره ارتباطام به اجبار هر روز داره کمتر میشه.هیچ دوستی اینجا ندارم و همه دوستیام به چت کردن محدود شده که از یه جایی به بعد برای خودمم خسته کننده میشهخودم هم تاحدی گریزان شدم از رودرو شدن با آدما.ا
درباره این سایت